ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
چرا گرفته دلت؟
مثل آنکه تنهایی
-چه قدر هم تنها!-
خیال میکنم دچار آن رگ پنهان رنگها هستی.
دچار یعنی عاشق!
و فکر کن چه تنهاست
اگر ماهی کوچک
دچار آبی دریای بیکران باشد.
چه فکر نازک غمناکی!
دچار باید بود!
تو مرا یاد کنی یا نکنی
باورت گر بشود گر نشود
حرفی نیست...اما...!
نفسم میگرد در هوایی که
نفسهای تو نیست!
ی لحظه تو اوج دموکراسی له شدم!!!

کاش رئیس جمهور میشدی شما!!!
مرسی!..نه دیگه امری نیست
شما همین روال رو ادامه بدین خیلی هم خوبه..ممکنه خسته کننده بشه در اون صورت...بازهم سپاس
خدایا من رو از رو زمین بردار برم راحت شم خلاص شم از دست این...
... عوض کنم ی بحث دیگه
... راه بیام یجور مشکل دارم
... گوش ندم ی چیز دیگه س 





عوض نکنم ی بحثیه
ای خدا...
بنظرم این "خان"رو بردارین سهراب خوشحال میشه
البته خان مشکلی نداره!!
سلام

اوکی فکر خوبیه ی لحظه...
... خوب...
آها...درست شد!
بفرمایید. امری هست؟
و فکر کن چه تنهاست
اگر ماهی کوجک
دچار آبی دریای بیکران باشد.
* * *
خیلی سپاس خیلی عالی خیلی زیاد
خواهش میکنم... نظر لطفتونه...
اگه طرفدار زیاد داره دوست داشتید بگید هر روز میزارم تو بلاگ